همچنین شرکت در ورکشاپها و نمایشگاههای داخلی همچون نمایشگاه خانه هنرمندان، سایه تهران و مسابقات عکاسی طبیعت جنوب کشور از نمونه فعالیتهای وی است. مهینترابی ۲ سال مدیر خانه هنرمندان شهر کرج بود. در ادامه گفتوگوی همشهری با این هنرمند را میخوانید.
- چگونه وارد این عرصه شدید؟
پدرم یک دوربین زنیت داشت که همیشه با آن عکاسی میکرد. کمکم شیفته آن دوربین شدم. هر روز منتظر بودم پدرم از سرکار به خانه برگردد و دوربین را برداریم و به طبیعت برویم و شروع به عکاسی کنیم. روزبهروز علاقه من به رشته عکاسی بیشتر میشد تا اینکه حدودا در سن ۱۲ سالگی، پدرم که عشق و علاقه مرا دیده بود، چند مجله و کتاب که موضوعشان تخصصی درباره هنر عکاسی بود، برایم تهیه کرد و رسما وارد دنیای عکاسی شدم. در آن زمان کرج یک باغشهر خوش آب و هوا بدون هیچ ترافیک و آلودگی بود که واقعا جای بسیار مناسبی برای عکاسی و در نهایت زندگی بود و این شد که عکاسی را در باغهای سرحدآباد و زادگاه پدریام آغاز کردم.
- شرایط هنر عکاسی در کرج را چطور میبینید؟
متاسفانه در کرج شرایط خوبی برای این هنر وجود ندارد. با وجود هنرمندان خوب، از این ظرفیت در بخشهای مختلف استفاده نمیشود و حمایت از هنرمندان بسیار کمرنگ و ناچیز است. شاید یکی از آرزوهایم این باشد که یک روز کرج را «هنر- شهر» ببینم، زیرا ظرفیت این آرزو را دارد. پهناوری این شهر، نزدیکی آن به پایتخت و ذات کرج از ظزفیت بالقوه آن برای تبدیل شدن به یکی از هنرشهرهای ایران است. البته برای رسیدن به این امر نیاز به برنامهریزی و حمایت مسئولان است.
- سبک مورد علاقه شما در عکاسی چیست؟
به سبکهای مختلف عکاسی علاقهمند هستم و به صورت عمومی همه سبکها را تجربه کردهام، ولی سبک تخصصی خودم عکاسی طبیعت است. چون در طبیعت به دنیا آمدهام و عشق به آن هر روز بیشتر میشود. البته عکاسی از طبیعت سختیهای خود را دارد، ولی هر زمانی که عکس خوبی از یک منظره میگیرم، تمام خستگی و زمانی را که صرف آن کردهام فراموش میکنم. بیشتر اوقات برای شکار یک لحظه ساعتها منتظر بودهام و این موضوع، ارزش کار را دوچندان میکند.
به نظر من سختترین مرحله عکاسی آنجایی است که مخاطب برای بازدید از کارهای هنرمند پا به نمایشگاه میگذارد، ولی بدون هیچ توجهی از کارها رد میشود؛ کاری که شاید برایش زمان و انرژی زیادی صرف شده است. در ایران فرهنگ بازدید از نمایشگاه و توجه به آثار هنری جا نیفتاده است و بسیاری از بازدیدکنندگان بدون هیچ ذوقی از آثار هنرمندان بهسادگی میگذرند.
- پیشنهادی برای جوانانی که علاقهمند به این رشته هستند، دارید؟ همچنین آینده کاری این رشته را چگونه میبینید؟
هنر به ذات خود عالی است و بسیار توصیه میکنم که جوانان به هنر روی آورند، چون نقش مهمی در زندگیشان دارد. هنر عکاسی در بخشهای مختلف مانند عکاسی صنعتی و عکاسی تبلیغاتی بسیار پولساز است و همکاران ما در این حوزه وضعیت مالی مطلوبی دارند. البته رقابت سنگینی در این سبک عکاسی وجود دارد و هر کسی به جایگاه مورد نظر نمیرسد. در بخش طبیعت هم با برپایی نمایشگاه و فروش آثار، درآمدی هرچند کم میتوان داشت.
- چه مکانهایی از کرج و استان البرز را برای عکاسی طبیعت به دوستداران عکاسی پیشنهاد میدهید؟
خوشبختانه کرج و در کل استان البرز، از لحاظ زیستطبیعی بسیار زیباست و مکانهای قابل توجهی دارد که در کل کشور خاص است. به قول دوستان عکاس، کرج بهشت عکاسان ایرانزمین است. جاده چالوس با زیباییهای خود بسیار مناسب عکاسی است. جاده آتشگاه، طبیعت زیبای کردان، طالقان، تالاب صالحیه، نظرآباد، طبیعت زیبای اشتهارد و خیلی مکانهای دیگر در رشتهکوه مرکزی البرز از نقاط مستعد عکاسی هستند.
- به نظر شما، کرج را چگونه میتوانیم هنریتر ببینیم؟
کرج با وجود هنرمندان بنام کشوری و بینالمللی، بهرهای از این اساتید در پیشبرد اهداف هنری شهر نبرده است و جایی برای مشارکت با این اساتید وجود ندارد. ۲ سالی که مدیریت خانه هنرمندان را داشتم، همیشه به این فکر میکردم که چرا ما در شهر کرج یک سالن تخصصی برای برگزاری نمایشگاه نداریم و این یک ضعف بزرگ برای این شهر است. به همت دوستان، گالری خانه هنرمندان به صورت موقت بازگشایی شد، ولی امکانات کافی برای برگزاری نمایشگاه نبود و به هر سختی که بود نمایشگاهها را برای روشن ماندن چراغ هنری شهر برگزار میکردیم. ساختن یک گالری تخصصی میتواند هنر شهرمان را بهخوبی معرفی کند و لازمه حرکت هنری شهر این موضوع است.
- و سخن آخر؟
هنر، عشق و هستی همه و همه در یک راستا حرکت میکنند و در صورت فقدان هر کدام دیگری باز خواهد ماند. پس بیایید برای رنگ دادن به زندگی شهرمان، هنر را گرامی و عزیز بداریم. امید به آن روز که در هر خانهای هنرمندی باشد تا زندگیمان رنگ تازهای به خود گیرد.
نظر شما